گاهی اوقات شنبهها، وقتی توی مرکز شهر میچرخم، احساس بیهدفی توی زندگی کلافهام میکنه. فکر میکنم که چی برام مهمه و به نتیجهای نمیرسم. هر مسیر فکریای هم در پیش بگیرم، یکی قبلا زیر سوالش برده. فکر میکنم که مهم همینه که لذت ببرم، بعد فکر میکنم این تفکر غیرنقادانه چیه که من دارم. بعد فکر میکنم که اوکی، سخت میگیرم، بعد فکر میکنم واقعا دنیا دو روزه و ارزشش رو نداره.
دیدن ویژگیهای منفی مامان و بابام توی خودم واقعا جالبه. مامانم اگه بگه الان شبه، و نفر مقابلش بگه الان روزه، در جوابش احتمالا بگه آره، شما هم حق داری. یعنی نه این که حتی تلاش داشته باشه طرف مقابل رو راضی کنه؛ نمیدونم چه اتفاقی میفته که نظرش واقعا عوض میشه.
توی روابط خودم هم زیاد میبینمش؛ و بدتر، توی محتوایی که مصرف میکنم. بعد من اصلا انسان مثلا مقابله با کاپیتالیسم و این صحبتها نیستم. کلا توی دنیای خودمام. اینطوری نیست ایدهای نداشته باشم، ولی دغدغهام نیست. شاید بپرسی دغدغهام چیه، و مطلقا هیج ایدهای ندارم. ولی تازگیها دارم تلاش میکنم کمتر خنثی باشم.
این موضوعی که در مورد مامانم و خودم گفتم، نشونههاش همهجا هست؛ مثلا این که من نمیتونم راه خودم رو داشته باشم. قبلا میتونستم، ولی الان چنان با پیچیدگی چیزها درگیرم که حالا از هر راهی شده، زندگی میکنم. راه من و بقیه نداره.
حتی نمیتونم تصمیم بگیرم که آیا هدف داشتن در زندگی لازمه یا نه. ترسناکه که چقدر رسانهها تاثیر دارند. من واقعا تا مدتها اینجا روزهای تعطیل درس میخوندم، تحت تاثیر اون شعار قلمچی که دوران طلایی نوروز و این صحبتها. یعنی فکر کن قلمچی اینقدر روی من تاثیر داشت.
نمیدونم، فکر میکنم تا وقتی توی ذهنم تشخیص بین درست و غلط باشه، توش میمونم. چون چیزها در مکان خودشون معنا میدن. من در دوران طلایی نوروز درس خوندم تا به رتبهام رسیدم. بحث سر درست کردن یک سیستم برای خودته. من هر موقع توی فکر کردنم میمونم، از این ابزار استفاده میکنم و به شما هم توصیهاش میکنم. «باید یک سیستم درست کنی.» و میتونی تا چند هفته فکرش رو دور بندازی.
بیانصافیه یکم. خودم معیار پیدا کنم و خودم بسنجم و خودم یک راه پیدا کنم و بسازم. ناراحتم میکنه که ممکنه من همهی این ایدهها رو ممکنه خاک کنم یک جا. زندگی شلوغه. ممکنه من فراموش کنم، و کسی یادم نیاره، چون همهاش برای خودم بوده. فکر میکنم شاید سر همین رفتنش اینقدر غمگینم کرد؛ یک بخشی از وجودم کنارش زنده شد و نمیدونم جطوری تنهایی باید درستش کنم.