They've forgotten how to play

روزهای cozy و نرم، شب‌ها هری پاتر دیدن، موقع غذا خوردن از یوتیوب ویدئوهای Office دیدن، چند ساعت توی آزمایشگاه خالی بودن، غر زدنش از هوای همیشه بارونی و به طرز عجیبی رضایت من از آب‌و‌هوا؛ شاید به‌خاطر صدای بارون روی شیشه.

 

قبل از همه‌ی ماجراها، یک بار داشتم به بنیامین می‌گفتم به طرز عجیبی، مخصوصا با توجه به شخصیت توجه‌دوستم، ترجیح می‌دم من از کسی خوشم بیاد تا کسی از من. دوست داشتن همیشه هیجان‌انگیزه، این که کسی دوستت داشته باشه؟ همیشه گیجم می‌کنه. و وقتی نفهمی چرا، دیگه حتی flattering هم نیست. چیزیه که با وجود خوشایند بودنش، هر لحظه ممکنه بره.

اگه از خودش بپرسم، بعد از کلی غر و با اکراه دو سه‌تا دلیل می‌گه که هیچ‌کدومشون منطقی به نظر نمیاد. بهش می‌گفتم که حدس می‌زنم به‌خاطر این دوستم داره که feminineام. نه ظاهری خیلی، ولی در عمق تقریبا همیشه مهربون و آروم‌ام. این چیزیه که می‌تونم بفهمم. چیزی هم هست که همیشه بوده توم و می‌مونه احتمالا.

فکر می‌کنم که آیا همه‌ی شخصیتم رو دوست داره، و احتمالا نه. در عین حال اهمیتی نمی‌دم، چون می‌دونم حماقتم و وحشی‌بازی‌م در روابط رو از نزدیک دیده و نادیده نمی‌گیره. حتی درک می‌کنه احتمالا. پذیرفتنشون آرامش‌بخش‌تر و قابل‌قبول‌تر از دوست داشتنشونه.

 

هفته‌ی پیش خیلی ناامید بودم. مطمئن بودم که جواب نمی‌ده. نه این که الان مطمئن باشم، ولی امیدوارم. دیدم نسبت به روابط خیلی تغییر کرده؛ تموم شدنشون در عین دردناک بودن، تراژدی نیست. 

شناختی که کم‌کم به دست میارم هم برام جالبه. این که نباید بهش بگم بیا حرف بزنیم. انگار که مثلا درخواست‌های مبهم گیجش کنند. باید یک موضوع رو مستقیم وسط بکشم. سازگار شدن باهاش هم جالبه. این که دیگه insecure نمی‌شم اگه یک جا مهربون و پذیرا نباشه. حرف خودم رو می‌زنم.

 

چند روز پیش داشتیم دنبال معنی اسم‌هامون می‌گشتیم، و برای من توی عبری می‌شد پرنسس و توی عربی، خالص. می‌گفت makes sense either way. :(.

 

به امید خدا به زودی تمرکز و اراده هم بهم برگرده و من یک خاکی به سر بریزم برای بعد از ارشدم.

۱
___ سلوچ
۰۵ دی ۰۷:۵۷

پذیرفتن چیزها و نه میل به تغییرشون خیلی لذتبخشه. خوشحال شدم :)

پاسخ :

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان