توی راه بزرگسالی

چند روز دیگه اولین rotationام رو شروع می‌کنم. یکم استرس دارم. می‌ترسم که این زندگی اروپایی باعث بشه در نهایت کارهایی که می‌خواستم، نکنم. هنوزم دوست دارم یک کار معنی‌دار کنم، و این زمینه از زندگی‌م اون‌قدر معنی‌دار هست که من براش سختی بکشم گاهی. اگه در نهایت حاضر نباشم هیچ سختی‌ای بکشم، آدمی نیستم که دوست دارم باشم. این‌طوری نیست که هنوزم طرفدار سختی کشیدن به‌خاطر خودش باشم، ولی می‌بینم که چطور میلم به راحت بودن داره محدودم می‌کنه.

 

از وقتی اومدم این‌جا، مستقلا با صبا حرف نزدم. چند بار زنگ زدم و نمی‌تونه جواب بده. باید لینک گوگل میت بفرستم و باهاش هماهنگ کنم، که خب به نظر نمیاد این فرآیند از نقاط قوت من باشه. 

دیروز یاسون می‌گفت که هزینه‌هام رو توی اکسل بنویسم و به‌عنوان جواب قانع‌کننده گفتم که "سخته" و این شکلی بود که خب زندگی سخته. نه همه‌ی موارد، ولی کلا سختی کارها بازدارنده‌ی اساسی‌ایه برای من. سر مسافرت رشت هم این شکلی بود که می‌خواستیم هزنه‌ها رو حساب کنیم و من واقعا یک تخمین کلی برام کافی بود. در حالت کلی با این ساده‌طلبی‌م مشکلی ندارم، ولی خب، بعضی جاها تفاوت معنی‌داری ایجاد می‌کنه.

 

بین همه‌ی چیزهایی که برام مهم نیستند، چیزهایی پیدا می‌کنم که می‌فهمم بهشون اهمیت می‌دم. می‌فهمم که چقدر اهمیت می‌دم. یک روزی من دیگه تازه‌وارد نیستم توی این زندگی. تا اون موقع هم احتمالا بازم بهم خوش بگذره. اشتباه گذشته رو تکرار نمی‌کنم. امیدم رو از دست نمی‌دم، صبورم و از فرصت‌هایی که دارم استفاده می‌کنم. فکر کن، بالاخره یک راهی پیدا کردم که دنبالش کنم و ببینم به کجا می‌رسه.

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان