مسئله‌های دهه‌ی سوم

یکی از موقعیت‌های این زندگی که اصلا مطلوب من نیست، داشتن مکالمات تکراری با افراده. مثلا در سه ماه گذشته من حدودا ده هزار بار یک مکالمه با محتوای تعریف از اصول کاری آلمانی‌ها با مردم داشتم. واقعا اگه دوستم دارید در این زمینه با من حرف نزنید، چون واقعا هیچ ایده‌ای ندارید من چقدر سر تکون دادم و تایید کردم و چقدر خسته‌ام ازش. می‌دونم توقعی نمی‌شه داشت، ولی واقعا فکر این که تو هزار بار راجع به دقیقا همین موضوع حرف زدی و قراره جملاتی بگی که به هیچ چیز جدیدی نمی‌رسه و واقعا برای هیچ‌کدومتون هم مهم نیست، آزارم می‌ده.

می‌دونم که حتی مکالماتی که من ازشون لذت بردم، حاوی چیزهای تکراری بودند، ولی خب احتمالا به تکرار اون چیزها نیاز داشتم که ازشون لذت بردم. حالا اگه طرف مقابل هم قراره از تکرار لذت ببره، من حرفی ندارم، ولی واقعا مردم اهمیتی نمی‌دن. سختیش اینه که من این‌قدر فکر می‌کنم و این‌قدر همه چی برام پیچیده است و اگه پیچیده نباشه، پیچیده‌اش می‌کنم که ارتباط گرفتن با فردی که علاقه‌مند نیست به این وادی‌ها و شیوه‌ی فکر کردن و ارزش‌هاش شبیه من نیست، یک جاهایی برام غیرممکن می‌شه.

ولی به هر حال، خوبی بیست و یک سالگی اینه که نوجوان درونت هر غری هم بزنه، تو می‌تونی تلاش کنی از سمت دیگه‌اش ببینی که این آدم‌ها درسته هم‌زبونت نیستند، ولی از راه‌های دیگه‌ای برات مهم‌اند و براشون مهمی و این‌جور وقت‌ها هم احتمالا مکالمه با یک فرد هم‌زبون کمکت می‌کنه که کم‌تر بی‌قرار باشی.

۲
مهشاد ام
۲۱ خرداد ۱۳:۰۸

وقتی خبر مهاجرتت رو خوندم، برات نوشتم مشتاقم این پروسه‌ رو با قلم تو بخونم و از نگاه تو ببینم و الان بعد از خوندن این پست خواستم بهت بگم چقدر این مدت از خوندنت لذت بردم و خیلی خوب داری احساساتت رو منتقل می‌کنی. 
حتا اگر نمی‌دونستم هم می‌تونستم حدس بزنم اینا حرف‌های کسیه که در حال خداحافظی و عبوره. 
آدم‌های زیادی رو دیده‌م یا خونده‌م که مهاجرت کرده‌ن، اما هیچ کدومشون این تجربه رو این‌طور ملموس و زیبا منتقل نکرده بودن.
برات خوشحالم که داری انقدر عمیق و آگاهانه تجربه می‌کنی و این روزها رو دوست داری و قدر می‌دونی.

پاسخ :

مهشاد، یک چیزی، این برای پست قبل نیست؟ :))) این پستم واقعا فقط غر بود :))) ولی در هر صورت، مرسی، واقعا نوشتن و انتقال همه‌ی این احساسات سخته. منم خوشحالم بابت این روزها.
مهشاد ام
۲۳ خرداد ۱۲:۴۴

چرا، چرا. ((: بعد ارسالش متوجه شدم، ولی گفتم مشخصه دارم کلی صحبت می کنم و خودت متوجه می شی دیگه توضیح ندادم. :دی

پاسخ :

آره آره، مرسی بازم ازت :*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان