Searching for meaning

لحظات مورد علاقه‌ی من در زندگی اون مواقعیه که انگار بعد از مدت زیادی گم بودن و درگیر بودن، یک نمایی از بالا پیدا می‌کنم. همیشه نما قشنگه. خودم رو توی پاییز می‌بینم که کلاس رانندگی می‌رفتم و مربیم با گوشیش حرف می‌زد و من کل مدت به این فکر می‌کردم که چطور ممکنه یک نفر ساعت هفت صبح با یک نفر دیگه تلفنی حرف بزنه و در نهایت به این نتیجه می‌رسیدم که احتمالا داره با مربی‌های دیگه حرف می‌زنه و به نظرم خیلی رویایی می‌رسید که افرادی داشته باشی که هر روز بشینی باهاشون چند ساعت تلفنی حرف بزنی و خسته نشی. خیابون‌ها آفتابی و خلوت بودند و هر جلسه‌ی رانندگی دو ساعت غیرمنتظره از بهشت بود. 

داستان‌ها و تجربه‌هایی که توی زندگیم داشتم، شکل یک موزاییک کنار هم قرار می‌گیرند و در یک لحظه به پذیرش همه‌جانبه‌ی زندگی می‌رسم و زیباییش به چشمم میاد. همه چیز توی جای خودش قرار می‌گیره و آره، این لحظات برای من که مدام دارم پازل حل می‌کنم، حس پاداش دارند.

.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان