این آهنگ تازگیا عمیقا غمگین و مبهوتم میکنه. قبلا شنیده بودمش و دوستش داشتم، ولی به متنش توجه نکرده بودم، چند روز قبل اتفاقی به موزیکویدئوش رسیدم که به نظرم محشر بود. بعدش یکی توی کامنتهاش متنش رو دیدم، و دیگه یکی از کارهای محبوبم این شده که همزمان با پخش شدن آهنگ متنش هم بخونم و منتظر بمونم که از غم خشکم بزنه. دیدن آهنگهایی که یک متن معنیدار و نه حتی فاخر دارند، خوشحالم میکنه.
امروز بعد از دردهای فراوان به تهران رسیدم. اسنپ گرفتم و رفتم خوابگاه. وسایلم همهشون همونجا بود. هماتاقیم یکی از دوتا هماتاقی قبلیم بود که کلی از خبر پذیرشم خوشحال شد. خیلی برای من جالبه که وقتی به مردم میگم، واقعا انگار براشون مهمه و خوشحالشون میکنه. کلی با هم حرف زدیم. من در واقع اصلا نود درصد وسایل خوابگاهم فراموشم شده بود. در این حد که در نگاه اول وسایل خودم رو تشخیص ندادم. ولی عجب چیزهای زیبایی جمع کرده بودم. اینجا زندگی کوچک و زیبای خودم رو داشتم و دو سال رها کردنش هنوز باعث نشده بود خونه نباشه. میتونم توی ذهنم فکر کنم که Home sweet home is still you. واقعا رقتانگیزه، ولی این اتاق واقعا بیشتر از هر جایی برای من خونه است. خیلی خوشحالم که اینجائم.