اگه خودم رو چشم نزنم، دارم کمکم میفهمم ویزای آلمان روندش چطوریه. ماههای آینده قراره آدمهای واقعا زیادی رو روانی کنم. الان داشتم قیمت نسخهی پرمیوم اسپاتیفای رو چک میکردم. واقعا این ذرهای که در سلامت روانم کمه حتما با حذف تبلیغات اسپاتیفای پیدا میشه. میدونی، اینقدر خودم گفتم که حس میکنم در میانسالیام که واقعا انگار باورم شده و الان هی تعجب میکنم از فکر این که من بیست و یک سالمه و دقیقا یک زندگی کامل جلومه. نه تنها که یک زندگی کامل جلومه، هر چیزی که نیاز داشته باشم در اختیارمه. از مرحلهی عذاب وجدان داشتن گذشتم و به مرحلهی ترس از سرعت رسیدم.
یک بار با زهرا رفته بودم دوچرخهسواری و حداقل پنج سال بود که من دست به دوچرخه نزده بودم. پیست دوچرخهسواری هم شیب نسبتا تندی داشت و من کاملا وحشتزده بودم. اگه الان بود احتمالا میتونستم کاملا خودم رو رها کنم و لذت ببرم ازش. ولی اون موقع هی ترمز میکردم که نکنه یک وقت کنترل دوچرخه از دستم خارج بشه. الان حسم شبیه اون موقع است یکم. نمیدونم، این جوونی کردن و این قوی بودنی که حتی براش تلاش نکنی چیزیه که من حتما باید توش خیلی خوب باشم با شناختی که از خودم دارم، ولی خیلی بیتجربهام توش. عادت دارم به نگران بودن و مقابله کردن با احساسات بد و الان که احساسات بدی نیست نمیفهمم چه خبره.
امروز چند بار با این فکر به شکل ترسناکی مواجه شدم که قراره آلمانی یاد بگیرم. نمیدونم قبلا توی ذهنم چی میگذشت که دوستش داشتم، الان واقعا ترسناکه به نظرم. در عین حال هم مطمئنم کاری برام نداره. یعنی میبینی دارم چی میگم راجع به جوونی؟ به همهی چیزهایی که توم هست اعتماد دارم. حتی دیگه صبحها خوب بیدار میشم. هر روز حتی ورزش هم میکنم. ورزش هی از زندگی من خارج و هی وارد میشه. نه اینطوری که مثلا یک روز ورزش کنم، یک ماه نکنم، بیشتر اینطوری که یک ماه میکنم و یک ماه نمیکنم. عادت سختی برام نیست، چون دوست دارم ورزش کنم، فقط هی یادم میره یا اپ نایک یهو نمیذاره وارد بشم. انگیزهام اینه که نفسم نگیره. حتی از اینم نسبتا مطمئنم که این دفعه قراره اینقدر ورزش کنم که بالاخره نفسم نگیره بعد از دو دقیقه.
میدونی، به نظرم انسانی که این همه انرژی داره، بهترین استفادهای که میتونه از انرژیش ببره، اینه که بذارتش توی فعالیتهایی که هم انرژی زیادی میطلبند، هم بهرهی زیادی هم دارند. مثلا من فکر نکنم دویدن ساعت شش صبح (نه حالا توی زمستون، مثلا تابستون) واقعا فعالیتی باشه که در کل زیاد انرژی ببره، صرفا اولش زیاد انرژی میبره و بعدش احتمالا انرژی زیادی هم میده. دقیقا نمیتونم دلیل بیارم چرا، صرفا به نظرم این سیستم بهینهتری میشه.