چهارشنبه ۸ آبان ۹۸
خوابگاه کارشناسی رو از این لحاظ خیلی دوست داشتم که ساعت چهار صبح و سرشار از نفرت به خود که چرا وقتی صبح ساعت هشت کلاس دارم، تا الان بیدار موندم، میرفتی که مسواک بزنی و بخوابی، میدیدی ده بیست نفر هم تازه اومدند که مسواک بزنند. مطمئنم ساعت دوی ظهر هم اگه از خواب پامیشدی و میخواستی مسواک بزنی، بازم یه سری بودند که با صورت نشسته مشغول مسواک زدن باشند.