نه اسفند

می‌دونی، بدون تو، من وقت بیش‌تری برای فیلم دیدن/خواندن داشتم، کم‌تر گریه می‌کردم، کم‌تر تو محوطه‌ی خوابگاه یخ می‌زدم، کم‌تر از حدودا شش سال دیگه می‌ترسیدم، حتی ذره‌ای شانس داشتم که به کراش شیمیم برسم.

ولی انگار هیچیش درست نبود. هیچیش ارزشمند نبود.(جز رسیدن به کراش شیمیم)

یه جمله‌ی خیلی زیبایی توی زیست‌شناسی هست که می‌گه هیچ چیز توی زیست‌شناسی جز در پرتوی تکامل معنا پیدا نمی‌کنه. همون رو تصور کن برای زندگی و عشق.

صرفا فک می‌کنم خیلی خیلی خیلی خوش‌شانسم که توی هیفده سالگی، این حس رو تجربه کردم.

۱
سارا
۰۹ اسفند ۱۸:۳۶
کات کردین ینی؟

پاسخ :

نه :)) از کجا بهش رسیدی؟ :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان