يكشنبه ۱۷ بهمن ۹۵
امروز معلم فیزیکمون دختر اول دبستانیشو آورده بود, و خب , علاقه ی من به دخترای هفت ساله جدا تموم نشدنیه اگه نمی دونستین.
رفتم به فاطمه گفتم بچه می خوام در حالی که توقع داشتم بگه زر نزن یا اصن جواب نده , ولی بانوی فرهیخته اومد کنارم نشست , و یه لبخند ملیح زد و با ملایمت تمام گفت : بیا بریم هاشمی نژاد (همون دبیرستان پسرانه ی کنار مدرسمون که قبلا ذکر خیرش بود) :/
بعضی اوقات عمق شخصیت و افکارش باعث میشه بخوام گریه کنم.