261

من دیروز می خواستم بیام و از این حرف بزنم که چقدر از رطوبت بدم میاد، چقدر حالم از کاظم قلمچی به هم می خوره که از قاعده ی دست راست آزمون میزاره در حالی که من قد یه گوسفندم ازش نمی فهمم، این که بخاری زیرزمین خراب شده و من نمی تونم درست حسابی تو اتاقم بخونم ، مهرسا رو یه هفته ست که ندیدم و دلم براش تا حدودی تنگ شده و حتی آهنگ جدید ایمجین دراگونزم نمی تونه حالمو خوب کنه (که البته رسما دارم زر می زنم) ولی خب الان می خوام از این حرف بزنم که الان اینجا کلی برف اومده و منم برای دومین بار در طول چهار سال نرفتم که آزمون بدم و خب دارم از شدت خوشحالی می میرم.این کاکتوس جدیدم چقدر قشنگه.این آهنگ جدید ایمجین دراگونز که من نمی دونم از کجا باید لینکشو پیدا کنم (Believer) معرکه اس.این آهنگ Love Me Again جان نیومن هم درست در همون ابعاد فوق العاده اس و من نمی دونم چطور در طول سه سالی که دارمش تا حالا ازش خوشم نیومده بوده.

خلاصه که الان بعد از یه هفته ی وحشتناک بالاخره خوشحال و آرومم.

.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان