پنجشنبه ۲۷ آبان ۹۵
می دونی ، همزمان بلاگر بودن و خوندن افکار آدمای نسبتا مدرن و منطقی و هشت ساعت در روز تو مدرسه بودن یکم تو روند زندگی آدم اختلال ایجاد می کنه ، مثلا ما یه سری خل و چل (راستش من اصلا نمی تونم صفت مناسب پیدا کنم) داریم اینجا که درس می خونن که برن دانشگاه که شوهر پیدا کنن.می پرسین کی می خوان منقرض شن؟ به خدا اگه بدونم.
من یه دفترچه دارم که توش کارای روزانه امو می نویسم و هر روزم می برم مدرسه و تقریبا همیشه روی میزمه.حالا فک کنین که من داخل کلاس شدم و می بینم که همکلاسیام دفترچه رو برداشتن و دارن می خونن.و این همکلاسیایی که دارم ازشون حرف می زنم با من هیچگونه روابط صمیمی ای ندارن که بخوام بگن راحت باشن و خب ... این مسخره نیس چدا؟