يكشنبه ۱۴ شهریور ۹۵
یه بار داشتم برای فرزانه می گفتم که "کلا نمی تونم با مامان بابام منطقی بحث کنم و به نظرم خیلی آدمای غیر منطقی این" و یک ساعت در مورد این موضوع غرغر کردیم.
شونزده سال طول کشید که بفهمم که "هیچ پدر و مادری تو دنیا نمی تونن برای بچه هاشون منطقی باشن " چون هیچ چیز از پدر و مادر شدن منطقی نیس ، اصلا منطقی نیس که زندگیتو ، وقتتو ، عشق و محبتتو و سرمایتو وقف افرادی کنی که می دونی بعدا تو روت وایمیستن ، سرت داد می کشن و درو روت میبندن ... الان ، دارم می فهمم که بعضی چیزا هستن که توی این دنیای مدرن و خودخواه هیچ منطقی براشون پیدا نمیشه و بنابراین کسی براشون ارزشی قائل نیس.
نباید با پدر و مادرا بحث کرد.نباید باهاشون قهر کرد.نباید سرشون داد زد و نباید نگرانشون کرد و اینا ، همشون ، کارای من تو شونزده سال گذشته اس.