624

حس می‌کنم توی یک گذارم. از یک مرحله به مرحله‌ی بعدی. یک چیز بزرگ. و اصلا ایده‌ای ندارم که مرحله‌ی بعد چیه. فکر می‌کنم برای این که به همچین چیزی رسمیت بدی، می‌تونی بری یک سفر طولانی، یک کشور جدید زندگی کن، یا حداقل وبلاگت رو ببندی.

که من نمی‌تونم برم سفر. و بی‌نهایت دوست داشتم که این تغییر بزرگ دو سال دیگه بود که حداقل احتمالی وجود داشت که این‌جا نباشم. و این‌جا هم خیلی دوست دارم. در نتیجه، هیچی.

ضمن این که حتی نمی‌دونم مرحله‌ی بعد چیه. صرفا امیدوارم غیرعادی‌تر نشم. همین الانش به اندازه‌ی کافی احساس تنهایی می‌کنم. می‌دونی، شبیه وقتی که رابین از آپارتمان تد رفت و تد نمی‌دونست با اتاق خالی‌ش چی کار کنه. من طبق استاندارد جهانی با تنها فاصله‌ی زیادی دارم. ولی با توجه به این که عادت کردم از افکار عمیقم برای یک نفر بگم، الان که نمی‌تونم، خیلی حس سرما می‌کنم. تلاش می‌کنم گودالی که ساختم، با یک چیزی پر کنم، و صرفا نمی‌شه. دردناک نیست، فقط یکم گیج‌کننده.

دارم چیزهای جدید امتحان می‌کنم، و همه‌شون همچنان بی‌ربطند. دوست دارم همه‌ی این‌ها رو رها کنم. امروز داشتم به Saved Massagesام توی تلگرام نگاه می‌کردم که تقریبا همه‌اش آهنگه. ولی مثلا اگه به اندازه‌ی کافی بری عقب، می‌رسی به اسلایدهای زیست گیاهی ترم دوم. و اگه خیلی عقب‌تر، می‌رسی به یک پیامی که نمونه‌ی تست زیست کنکوره. خیلی چیز درهم‌ریخته‌ایه، ولی تاریخچه‌ی کاملیه از چهار سال اخیره. و امروز واقعا دوست داشتم پاکش کنم. نه از سر نفرت یا هر چی. صرفا دوست دارم یک دفتر جدید باز کنم. دفتر قبلی محشر بود، ولی دیگه انگار برای من نیست.

دوست داشتم که برمی‌گشتم تهران. برای خودم خونه می‌گرفتم، کافه‌های جدیدی امتحان می‌کردم، بالاخره از ویکتوریا شواب می‌خوندم، این اکانت تلگرامم رو رها می‌کردم، و صبر می‌کردم برای این که بفهمم توی دفتر جدیدم قراره چی بنویسم. و نمی‌شه. از همه‌ی این چیزها، فقط به قسمت صبرش می‌رسم، و خب، می‌تونم صبر کنم. امیدوار باشم که زندگی چیزهای محشری توی راهم می‌ذاره.

۱
نجمه :)
۲۴ آذر ۰۰:۳۵

یه آن دلم خواست همه چیو رها کنم و از نو شروع کنم 

اما نمیشه 

به خاطر دلبستگی هام 

به خاطر آینده ای که گره خورده به گذشته... 

پاسخ :

می‌فهمم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان