You've seen it all before, And you've knocked on all the doors, But tomorrow is a funny looking one

داشتم می‌گفتم که توی زندگی هر فردی، یک سری وقت‌های خوبی هست که خیلی تلاش می‌کنه و می‌خونه و از خودش راضیه و وقت‌های خیلی خیلی بیش‌تری هست که یک مشکلی وجود داره، و تلاش خیلی زیادی نمی‌کنه، یا حتی اصلا تلاش نمی‌کنه، و وضعیت جالب نیست کلا.

و می‌دونی، موضوع اینه که وقت‌های خوب، کلا خیلی هم مهم نیستند. خیلی هم هیجان‌انگیز نیست. داری تلاش می‌کنی، چون خوشت میاد که تلاش کنی. ولی توی وقت‌های بد، پشیمون و غمگینی و می‌ترسی، و دلت می‌خواد فقط توی تخت قایم شی و فیلم ببینی تا تموم شه. یا هم این که این‌قدر خودت رو سرزنش کنی، که دیگه توقع خاصی هم از خودت نداشته باشی.

و عزیزم، موضوع اینه که دقیقا همین وقت‌ها مهمند. لازم نیست خودت رو مجبور کنی، که بشینی و دوازده ساعت مداوم برای امتحان فردات بخونی. لازم نیست وانمود کنی که حالت خوبه و لازم نیست خودت رو عذاب بدی. فقط باید تلاش کنی که با همه‌ی اون افکار احمقانه‌ای که توی ذهنته، مقابله کنی. تلاش کنی امید رو نگه داری و تلاش کنی که منطقی فک کنی. وقتی با تمام وجودت می‌خوای که بشینی و از بقیه‌ی راه صرف نظر کنی، لازم نیست که شروع کنی به دویدن که فرد مقاوم و موفقی محسوب بشی؛ فقط یکم بایست و یکم آب بخور و یکم آهسته راه برو. هر چقدر هم که روزها، هفته‌ها و ماه‌های افتضاح و سختی داشتی، هر چقدر هم که کارهای احمقانه‌ای کردی، و هر چند بار هم که ناامید شدی، بالاخره یک جا، تلاش کن که بفهمی که یک روز قراره که همه چیز خوب بشه، یک روز به آرزوت می‌رسی، و کسی که توی اون روز هستی، ازت توقع داره که ادامه بدی. ازت توقع داره که خودت رو جمع و جور کنی، قلب و ذهنت رو از همه‌ی چیزهای غمگین و عذاب‌آوری که توشون هست، پاک کنی، و امیدت رو حفظ کنی.

۷
‌‌ Elle
۲۲ بهمن ۱۸:۳۹

سارا، مرسی برای این :**

پاسخ :

واقعا اگه این باعث شد که بعد از ظهر شروع به درس خوندن کنی، من خیلی خیلی خیلی خوشحالم :)) 
نورا :)
۲۲ بهمن ۱۹:۴۶

سارا کاشکی من، شبیه تو بودم.

پاسخ :

زهرا کاش ساکت شی :)) من انگیزه دارم، تو هم داری، مشکلت چیه؟ :))
ستوده --
۲۲ بهمن ۲۰:۰۰

همه ی ما نیاز داریم که بهمون یاداوری بشن این حرفا پس ممنونم بابتشون :")

پاسخ :

واقعا خوشحالم اگه تونستم حس خوبی رو به وجود بیارم :)
پگاه
۲۲ بهمن ۲۱:۲۲

همکار، من واقعا به این نیاز داشتم. مرسی.

پاسخ :

همکار :* یک روز درست می‌شیم :)
‌‌ Elle
۲۳ بهمن ۰۰:۵۴

هوم دقیقا همین اتفاق افتاد :))

free bird
۰۱ اسفند ۲۳:۳۴

سلام (

ارام ارام از پشت دیوار بیرون می اید D کمی دیگر و چهره اش نمایان می شود D: 

سارا :) انگاری نشسته بودین جلوم‌ و داشتین اینا رو برای من‌ می‌گفتین :)) ممنون

پاسخ :

خواهش می‌کنم :)
saeede sa
۰۸ اسفند ۲۳:۴۳

نمیدونی چقد همین الان به این پستت نیاز داشتم :)

مرسییی

پاسخ :

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان