520

می‌دونی، امروز داشتم فک می‌کردم اگه می‌دونستم که قراره نسبتا زیاد عمر کنم، ممکن بود واقعا یک سالش رو با این مبادله کنم که یک حدس نسبی داشته باشم که چرا یه نفر سر یه کلاس عمومی کاملا چرند باید جلو، دقیقا جلوی استاد، بشینه و تند تند تماااام حرف‌های کاملا چرندش رو یادداشت کنه. 

۲
نورا :)
۰۳ دی ۲۲:۲۸

وای سارا آدما واقعا بعضی موقعا فکر نمیکنن که دارن چی کار میکنن! حفظ کرده که قانون کلاس رفتنش اینه. آدما واقعا بعضی موقعا احمق میشن:/

اینجور موقعا واقعا آدم نمیفهمه چه فعل و انفعالاتی تو مغزشون رخ داده! 

پاسخ :

آخه من نمی‌فهمم، این استادمون همممه‌اش داره می‌گه که «دخترای گلم، شما همه‌تون درونتون خوبه، ولی ظاهرتون بده، حجابتون رو رعایت کنین» و کلا نمی‌فهمم از این چه جزوه‌ای ممکنه نوشته بشه.
فراری
۰۶ دی ۰۱:۰۹

یادت رفتا، این همه در مورد طرح داستان و فلان حرف زدیم. :))

پاسخ :

اتفاقا به اون خیلی فک کردم، ولی واقعا نشونه‌هاش جور درنمیومد :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان