کل مدت هم ساکته و با خودش می‌خنده.

هی می‌خوام به فرزانه بگم که حس می‌کنم تو بهم اهمیت نمی‌دی و توجه نمی‌کنی، این جمله کاملا راحت و صریح رو هر موقع می‌خوام بیان کنم، می‌گم:«ببین، حس می‌کنم تو بی‌اهمیتی».

هی فک می‌کنم که یه جای این جمله مشکل داره.

۳
ناشناس
۰۲ آذر ۰۰:۵۴

من نمیفهمم

تو و فرزانه یه شهرین؟ کنار همین؟ 

پاسخ :

نه، هر دوتامون از مشهدیم، من تهران می‌خونم، فرزانه مشهد
| Avonlea |
۰۲ آذر ۰۱:۱۰

سارا، آیا اینترنت مشهد وصل شده؟

پاسخ :

آم، اینترنت دانشگاه‌های مشهد وصل شده فک می‌کنم، اینترنت خونه‌ها و اینا فک نکنم
حنا
۰۲ آذر ۰۹:۵۰

مشکل داره. «تو اهمیت‌نده‌ای»

باز مجبورم رفرنس بدم، اون قسمت هو آی مت یور مادر هست که تد از بکی خوشش میاد، و رابین درک نمیکنه چه جوری پسرا از دخترایی که بهشون حس «مورد نیاز واقع شدن» رو می‌دن خوششون میاد، و می‌پرسه دید آی میک یو فیل نیدد؟ که مشخصن ینی «من جوری بودم که تو احساس کنی بهت نیاز دارم؟» و من دیروز که مجبور بودم این قسمتو به خاطر همراهانم، با زیرنویس ببینم، دیدم ترجمه فارسی کرده که «من نیازهای تو رو برآورده می‌کردم؟»

 

احساس می‌کنم تفاوت بیاهمیت بودن و اهمیت‌نده بودن هم، همچین چیزیه.

پاسخ :

ببین، نه تنها کلا درست نیست، بلکه معنای زیبایی هم نداره اگه توجه کنی، لین طوری می‌شه که «تو برای من اهمیت نداری»، بهتر از همه فک کنم اینه که «تو بی‌توجهی» :)))
ینی بکی به قدری عجیب بود که حتی من با این حافظه ناتوانم یادمه کی بود :)) زیرنویس‌ها کلا بعضی اوقات خیلی عجیبند، مثلا یه بار راس داشت به یکی می‌گفت که I got fired و طرف ترجمه کرده بود «من آتش گرفتم» یا مثلا در ترجمه Don't hold your breath نوشته بود «نفست رو حبس نکن»

آره، تقریبا شبیه همند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان