مشکل اینه که من انقدر می‌ترسم از همه چی، که وقتی دارم از غلبه‌ام بر ترس حرف می‌زنم، کسی نمی‌فهمه

از دیگر تاثیرات دانشگاه، وسیع شدن سلیقه‌ای موسیقیاییم بود.

مونا می‌گفت حس می‌کنه تمام آهنگایی که من گوش می‌دم، توسط افرادی با صدای واقعا واقعا آهسته، در یک دشت بزرگ یا تو علفزاری جایی خونده شدند. حالا تعریف کاملا دقیقی نبود، ولی تا حدودی درست بود واقعا.

این‌جا که اومدم، پگاه و مریم، در ابتدا من رو کاملا با نیکی میناژ، کاردی بی، بیانسه و هر فرد دیگه ای تو این حوزه، کاملا خفه کردند. به مریم گفتم «من با سلیقه‌ای متعالی خودم وارد دانشگاه شدم، با سلیقه‌ای آشغال تو از دانشگاه خارج می‌شم»

نتیجه‌اش ولی واقعا بد نبود. ینی اولا من یه سری آهنگ‌هایی شنیدم که انگار فقط من نشنیده بودم. بعدشم، به این نتیجه رسیدم از رپ خوشم میاد واقعا. نتیجه‌ی نهاییش اینه که من نیم ساعت پیش دراز کشیده بودم روی تختم، به همه‌ی کارهای انجام نداده‌ام فک می‌کردم، به این فک می‌کردم که احتمال قوی ای وجود داره که دندونم آبسه کنه، که مجبور باشم برم دکتر زنان، که وقتی فرزانه می‌آد، ممکنه اتاق خالی نباشه. و طبیعتاً هر لحظه، خیلی خیلی بیش‌تر از قبل وحشت می کردم. بعدش Despacito رو گوش کردم. و دیدم، اوکی، من قطعا می‌تونم یه ذره دیگه هم شجاع باشم. و از خودم و تو مراقبت کنم و بذارم کارها درست پیش برند و ... چه می‌دونم، حتی قبول کنم که برم دندان‌پزشک.

ینی خب، آهنگی که بتونه این همه حال آدم رو بهتر کنه، اگه موسیقی متعالی نیست، چیه؟

۳
چارلی ‌‌‌
۱۳ خرداد ۲۰:۲۵
خوابگاه از این نظر که مثل یک مدیا سنتر عمل میکنه خیلی خوبه. من هم آهنگ‌هایی به واسطه‌ی بقیه پیدا کردم که در حالت عادی جرئت نمیکردم بهشون گوش کنم اصلا D: من یک محدوده‌ی امن برای موسیقی داشتم که دیگه ندارمش.
اما با این حال فکر نمیکنم هیچوقت بین من و رپ صلحی ایجاد بشه. حتی پذیرشش به عنوان ژانری از موسیقی برام سخته :/  
هرچند یک آهنگ - فقط یکی! - از eminem هست که دوستش دارم :-"

پاسخ :

من همچنان هم محدوده‌ی امن دارم، ولی خب، کم‌تر تعصب دارم، که خیلی کمک کرده
کدوم آهنگش؟ :))
چارلی ‌‌‌
۱۳ خرداد ۲۲:۴۷
خب شاید کمی بد گفتم. باید میگفتم محدوده م وسیع تر شده؛ نه اینکه دیگه ندارمش. وگرنه هنوز جاستین بیبر خارج از محدوده ی من هست مثلا D:

Love the way you lie :)

پاسخ :

:)))))))))
هی، Monster، یا Beautiful Pain چی؟
چارلی ‌‌‌
۱۴ خرداد ۲۱:۲۸
Monster قابل تحمله برام، به لطف قسمت‌هاییش که ریحانا می‌خونه :)

Beautiful Pain رو ولی رفتم و گوش کردم و دوستش داشتم :) هرچند حس میکنم اینجا هم بیشترِ دوست داشتنم بخاطر «سیا» هست تا خود امینم :-"


پاسخ :

هومم
آره، برای منم نیمه‌های ریحانا و سیا خیلی دوست‌داشتنی‌تره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان