99

گودریدز اصرار عجیبی داره که منو متقاعد کنه که نون فیکشن یکی از ژانرای محبوبمه و این در حالیه که اولین نون فیکشنی که من خوندم نشت نشائه که اونم مال همین دو سه روز پیشه :|
۰

98

دخترای مردم تو هفت هشت سالگی عاشق آناستازیا میشن ، منم در شرف شونزده سالگی

پ.ن : الان که اینو نوشتم چند لحظه به این فک کردم که :اِع !!! چه جالب ، ینی من همیشه پونزده ساله نیستم؟
۰

97

اگه دارن شان ـو بار اول تو خیابون می دیدم صد در صد فک می کردم "آخی !! گوگولی مگولی !! حتما تو شیرینی فروشی کار می کنه"
۰

War and Peace

The Kite Runner


ریویوی من در گودریدز

و اینم بخونید


من هیچوقت به جنگ مرتبط نبودم ، و به فقر و بدبختی ، به گرسنگی ...

می دونی ، همه میگن خدا عادله و منم فک می کنم از لحاظ منطقی باید همینطور باشه ولی وقتی می بینم دغدغه ی خودم اینه که چرا ناهار قورمه سبزیه و بعد فک می کنم که در حدود بیست سی سال پیش مردمانی بودند توی افغانستان که چون غذا نداشتند ملخ می خوردند و کودکان قحطی زده ی آفریقایی ای هستند که احتمالا همون ملخم ندارند که بخورند ، به این نتیجه می رسم که یه پای این عدالت می لنگه.

می دونی ، همه ی این دردها و تفاوتا به قدری زیاده و دردناکه که من نمی تونم بیانش کنم ، و می دونی ، مردم میان سر این که اون لباس مشکی و آبیه یا سفید و طلایی شونصد ساعت بحث می کنن و حتی یه کلمه از آدمایی نمی گن که دغدغه ای جز زنده موندن ندارند.

۰

95

آهنگایی که من به طور معمول گوش میدم :


And life is a road that I wanna keep going 

Love is a river I want to keep flowing

Life is a road, now and forever

Wonderful journey


آهنگایی که سر امتحان تو ذهنم ریپیت میشه :


پیرمرد مهربووووون ، مزرعه داره

تو مزرعه اش یه گاوه ، بسیاااااار داره

گاوا شیر دارن ، ما رو دوس دارن

ما ما می کنن ، ما ما می کنن

۲

94

می دونی ، من هیچوقت مخالف سانسور (منظورم سانسور صحنه هاست نه سانسورای سیاسی) نبودم ... از نظرم این فوق العادس که آدم بشینه فیلم ببینه و نترسه از این که هر لحظه ممکنه این بیفته تو بغل اون و خب بذارین بیشتر از این واردش نشیم.

۲

93

بله ، مهران مدیری عزیز ، از نظر منم سرعت بالای دانلود و گرفتن حجم زیاد اینترنت باعث وفور نعمت میشه ولی خب ، بابام چندان به این خرافات اعتقاد نداره.

۰

92

ینی حتی منم که فوق العاده به کودک درون و این چیزا اعتقاد دارم ، نمی فهمم چطور یه مرد پنجاه ساله حاضر میشه جلوی دوربین دست بزنه و دهنش ـو اندازه ی یه بشکه باز کنه و بگه "ما خیلی باحالیم !!"

۱

91

در ادامه ی کج شنوایی های قبلی که گفته بودم و حال ندارم لینک بدم ، دیروز صبح صدای اون بانوی فرهیخته(صبا) رو شنیدم که داشت خوش خوشان برای خودش میخوند : عروس که پاش می لنگه ، ایشالله مبارکش باد ... خب ، من شک ندارم که داره برای عروسی من برنامه ریزی می کنه.
۰

فوری

آم .. خب ، عزیزانم ، کسی یه انیمیشن (یا یه فیلم نسبتا کودکانه) ی خوب واسه ی یه دختر 11 ساله که جز بیشعور ، دیوانه ، جنگلی فحش دیگه ای رو نمی شناسه (ینی بهتره هیچ صحنه ای تو فیلم پیشنهادیتون نباشه :)) سراغ نداره؟ 

اگه من تا شب یه چیزی دانلود نکنم واسه این بچه ، امکان داره دیگه بعدش زنده نمونم.بنابراین لطفا زودتر پیشنهاد بدین.

و یه چیزی : لطفا Zootopia ، Inside Out و کلا انیمیشن های معروف معرفی نکنید.

۱

دستور زبان خاصی عم دارم ...

یه جوری می نویسم که خودم وقتی میخوام پستام ـو بخونم ، باید حداقل سه ساعت فک کنم تا بفهمم چی نوشتم.

۰

88

می دونی ، از نوشته های با مفهوم "ما زن ها ..." بعدم فلان و بهمان ، به معنای واقعی کلمه چندشم میشه ... می دونی ، نمی دونم چطور باید بیانش کنم ولی ببین ، زندگی خیلی باشکوه تر از این حرفاس ، بهم اعتماد کن.

پ.ن : اگرم میخوای ادامه بدی حداقل ننویس "همه ی زن ها " یا "ما زن ها" ٫ دلم نمیخواد حداقل منو عضو جماعت دلشکستگان همیشه در حال گریه ، محجبه های لطیف و معصوم که آدم رو یاد خدا میندازن ، زنای متاهلی که پوآرو رو از بین بردند و هر چیز دیگه ای شبیه اینا بدونین.
۱

87

اون جایی که من کلاس طراحی میرم ، یک فرهنگسرای بزرگه در واقع و توش طبیعتا کلاسای موسیقی عم هس .. امروز در حالی که ما داشتیم طراحی می کردیم صدای پیانو عم میومد .. و می دونی ، به قدری اون لحظات دوست داشتنی و قشنگ و رویایی به نظر می رسیدند که هممون الکی الکی به تخته ی طراحیمون لبخند می زدیم ...

من جدی نمی تونم از فکر پیانو در بیام ... واقعا نمی تونم ... 
۱

و خب من حتی الانم از املای اسمش مطمئن نیستم

سارا و صابره ناراحتند و حسرت میخورند به خاطر این که هیچوقت نتونستن نادر ابراهیمی رو ببینن ، منم دقیقا همین احساس رو راجع به میخاییل بولگانکف رو دارم.

پ.ن :بولگاکفه نه بولگانکف
۱

85

احساس می کنم اگه کل زندگیمم بفروشم آخرش بازم نمی تونم جز از کل ـو بخرم .
۲
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان