312

توی آزمایشگاه فیزیک می خواستیم آرایش براده های آهن تحت تاثیر میدان مغناطیسی رو ببینیم ولی چون زیاد براده ریخته بودیم هیچ اتفاقی خاصی نمی افتاد.

و اون براده های اضافی هم درست وسط سیملوله ریخته بود که با دست نمی تونستیم برش داریم , اومدیم آهنربا بالاش نگاه داشتیم تا مثلا جذبش بشه ولی ارتفاعش زیاد بود و جواب نمی داد , فرزانه تلاش های ناموفقی با گونیا داشت , دستمال گیرمون نمیومد.

در نهایت فاطمه کل سیستمشو برداشت و رو کاغذ کج کرد.براده های آهن رو کاغذ ریختند.


ما چند لحظه به هم و چند لحظه به میز خیره شدیم و تلاش کردیم موضوع بحث رو عوض کنیم.

۱
تو کا
۲۱ فروردين ۲۱:۴۰
تو افق محو میشدین آبرومندانه تر میشد :دی

پاسخ :

آره ، خیلی صحنه ی بدی بود اصن :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان