336

حوصله ام سر رفته.می تونم برم و مثه همه ی وقتایی که این شکلی میشم تو کانالم بنویسم.بات یو نو, همونطوری که سارا می گفت نوشتن تو کانال تنهاطوره.

نهاییا خیلی خوبند.ینی مثلا من امروز ریاضی داشتم و خب , من تا حالا جدا کسی رو ندیدم که واسه امتحان ریاضی استرس داشته باشه.چون تو یا بلدی کلا یا کلا بلد نیستی ک اینا از همون بدو تولد مشخصه و آدم بعد از شونزده سال زندگی باید باهاش کنار اومده باشه دیگه.در نتیجه ی بی خیالی مفرطم نشستم آرتمیس فاول خوندم.یادم اومد که فراری تو یکی از پستای اینستاش در وصف هری پاتر گفته بود"بد نبود " و آرتمیس فاول رو بهترین مجموعه ی زندگیش معرفی کرده بود.من اون موقع فک کردم چه انسان بی بصیرتی (شاید ندونین ولی تمام فحشای انگار از کلیله دمنه ای جایی اومدند) و الان به نظرم این حقیقت محضه.من خود آرتمیس رو دوست داشتم همیشه ولی سیر تغییراتش از یه پسر دوازده ساله ی بیشعور به یه چارده ساله ی ملاحظه کار و مهربون رو می پرستم.هالی با اختلاف فاحشی محبوب ترین شخصیت من بود.و وقتی فرمانده روت مرد من گریه نکردم و اگه قیافه ام رو می دیدی همون قدر بی احساس بود که یه شلغم.ولی حقیقتا من حس کردم که بذر ناامیدی تو دلم جوونه زد.الان وقتشه که یه نکته رو اعتراف کنم :من بدترین انشانویسی هستم که تو تاریخ بشریت وجود داشته , از جملات ادبی و پرآرایه ای که اگه دقت کنی هیچ چیزی ندارن متنفرم ولی وقتی دارم جمله ی ادبی ای مثل اینو به کار می برم ینی واقعا چنین حسی داشتم. و توجه داشته باشین که من می دونستم فرماندخ روت می میره.ولی مثه این که ذهن من عادت داره چیزای تکان دهنده یا ناراحت کننده رو از ذهنم کات کنه.مثلا من دقیقا پونصد هزار بار جلد یک هری پاتر رو خوندم.ولی هر بار بازم وقتی به آخرش می رسم کتاب رو از جلو صورتم پایین می برم و بهت زده به دیوار و سقف اتاقم زمزمه می کنم:"باورت میشه همه ی این مدت کوییرل بوده؟" و خب , حتم دارم دیوارام یه روزی در محضر خدا علیه سلامت روانیم استشهاد می دن.

و این روزا روزای جالبین در کل , مثلا من در آن واحد تصمیم می گیرم هر روز سه اپیزود فرندز ببینم و به خاطرش ذوق می کنم و فرداش فک می کنم که چه ام شده ؟! من از فرندز متنفرم!! شاید اولین فرد در طول تاریخ باشم که بعد از دیدن پنج فصل اینو میگه.اونم سه ماه متوالی.

یا مثلا در کمال حیرت و شگفتی یهو می رم کل کلکشن زارا رو نگاه می کنم و کلی برنامه می ریزم که وقتی دانشجو و پولدار شدم کلی سوییشرت می خرم.یه زمانی کلی دامن می خرم و با توجه به این که وقایع گفته شده مال امروز صبحه , ایده ای ندارم راجب این که کی از زارا متنفر می شم.ولی خب , یه آدم همیشه باید به غریزه اش اعتماد کنه.و غریزه ام بهم می گه که چرت و پرت گفتن رو بس کنم و برم آهنگامو گوش بدم.

۱۱
آرزو ﴿ッ﴾
۰۴ خرداد ۱۸:۵۶
خب، پس بعد از امتحانا هم اینو شروع می‌کنم!

پاسخ :

خوبه خوبه :))
آرزو ﴿ッ﴾
۰۴ خرداد ۱۸:۵۸
البته منظورم خیلی بعد از امتحانا بود!

پاسخ :

دقیقا چقدر؟:|
موشک :)
۰۴ خرداد ۱۹:۰۵
قال موشک :

کسی که توآیلایت بخواند یک چهارم قلب خود

و کسی که هری پاتر و ارباب حلقه ها بخواند نیمی از قوه ی تخیل خود

و کسی که نازنیا بخواند سه چهارم اخلاق و ایمان خود

و کسی که کتاب های عطش مبارزه را بخواند تمام بینش سیاسی خود را

از شر شیطان رجیم حفظ کرده است . 

+ منم نخوندم . قشنگه واقعا ؟ 

پاسخ :

چه کامنت خوبی :))
هوم , عاشقانه های بهتر از توایلایت هم وجود دارن به نظرم.
هر کس آرتمیس فاول بخواند به احتمال قوی یک پنجم قوه ی طنزش و نصف علمش را حفظ نموده است.
آره , جدا قشنگه , بخون به نظرم.

الان که فرصت پیش اومده بزار من کامنتای خودمم وارد کنم , اولا این که من نارنیا رو از رو وب تو می خوندم !! و باید منو به خاطر همه فحش هایی که به خاطر پاک کردن پستات بهت دادم ببخشی.تازه جلد اولشم با همون آهنگ سکرت گاردن خوندم :)) مرسی بابت آهنگ
و این که جدا پسری یا داری شوخی می کنی؟:| نحوه ی نوشتنت جدا به دخترا می خوره
آرزو ﴿ッ﴾
۰۵ خرداد ۱۴:۴۶
در حدی که چند مجموعه‌ی چند جلدی که تو نوبتن تموم شن، بعدش این! :))

پاسخ :

فضولیه اگه بپرسم چیا؟
موشک :)
۰۵ خرداد ۱۵:۲۳
واقعا پسرم :))))))))

ولی خب آرومم کلا . صدای ساز چنگ رو خیلی دوست دارم . خودم هم قانون میزنم البته تازه شروع کردم و اتفاقا چون چنگ یه ساز تقریبا دخترونه است نمیتونستم برم کلاسش یعنی راحت نبودم  . بنابراین قانون خریدم که یاد بگیرم و بتونم خودم بدون کلاس چنگ بزنم 

یه بی کلام چنگ مثلا :

http://dl.songsara.net/instrumental/Bahman91/Alizbar_Metamorphoses%20Of%20Ann%27%20%282008%29%20SONGSARA.NET/02%20Last%20Fallen%20Leaf.mp3

یا مثلا توی شعر فروغ فرخزاد رو خیلی دوست دارم .



خلاصه ظاهرم پسرونه و خشن و بی اعصابه حتی :)) ولی باطنم شاید لطیف باشه


پاسخ :

عجایب.
من ساز قانون رو نمی شناختم.چه عجیب , به اسمش می خوره خیلی ساز جدی ای باشه (هر چند نمی دونم یک سازم می تونه جدی باشه یا نه) ولی مثه این که ملایمه :))
مرسی بابت آهنگ , به محض این که دستم به لپ تاپ برسه گوش می دم.
تو حتی از منم علایقت دخترونه تره.خیلی خاصه.من دوس دارم :))
موشک :)
۰۵ خرداد ۱۵:۳۴
امتحان نهایی ها رو هم بخون خانوم دکتر . 

من کتبی ام 19.87 بود ولی چیز زیادی بلد نبودم . واقعا تمرین های کتاب و نمونه سوال هاس سال های قبل رو بخونی حله .

وقتی هم امتحان دادی دیگه بیخیال . بهش فکر نکن . من بعد امتحان کتاب ها و جزوه هاش رو مینداختم زیر تخت که اصلا یادم نیفته . جواب هاش رو هم اصلا چک نمیکردم  . فقط به بعدی فکر کن  .

پاسخ :

مگه می زارن نخونیم؟ بدبختمون کردن از اول سال :))
آره , خیلی احمقانه اس بری دنبال پاسخنامه و این حرفا.فقط آدمو نگران می کنه.همین.
آرزو ﴿ッ﴾
۰۶ خرداد ۰۰:۵۷
نه بابا فضولی کدومه؟ :)
خب، هنوز آتش بدون دود رو نخوندم! یعنی یه‌بار خواستم شروع کنما، نشد.
یکیش هم همین نارنیاست.
و دیگری حماسه‌ی اشباحِ دارن شان‌ـه! که خب سوم راهنمایی جلد اولش رو دوست داشتم، دیگه نمی‌دونم الآن و بعد از ۵سال بازم خوشم میاد یا نه! :)

خب، حالا تو بگو عاشقانه‌های بهتر از توآیلایت کدومان؟ :) البته اساسا من احساس عشقولانه‌ی زیادی به این مجموعه نداشتم و به نظرم تا حدودی معمولی بود ولی خب حالا! :))

پاسخ :

مرسی :))
حماسه ی اشباح داره دارن شان؟ مطمینی؟

آم ، روش فک می کنم و بهت خبر می دم دقیقشو
سرهنگ
۰۶ خرداد ۱۸:۳۲
هیپوگریف :))

پاسخ :

آهان :))
آرزو ﴿ッ﴾
۰۷ خرداد ۲۰:۳۶
خواهش می‌کنم :)
شایدم اشباح تهش نداشته باشه! ولی آره داره و ۱۲ جلده فکر کنم. :))
ممنونم :))

پاسخ :

ما یه حماسه ی لارتن کرپسلی و حماسه ی دارن شان داریم و یه سرزمین اشباح :)) ولی نمی دونم والا ، من که از اون دوران دارن شان خونیم گذشته نمی فهمم چی به چیه :)) ولی حماسه ی لارتن کرپسلی خیلی خوبه ، نبرد با شیاطین و سرزمین اشباح هم همینطور

جو لیک
۱۰ خرداد ۱۶:۳۴
توایلایت؟! تواااایلایت؟!!!
خواهشمندم کتابهای تجاری مخصوص هورمون های نوجوانی رو با ژانر مقدس تخیلی یکی نکنید. :|
توایلایت آخه:|
توایلایت:|
-قلب خود را در دست گرفته در حالی که خخخعععععققق صدا می دهد جان می سپارد-

پاسخ :

من جدی چیز خاصی از توایلایت یادم نمیاد.شما رو با هم تنها می زارم که همدیگه رو بکشید.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.I write, cause I need to
گذشته
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان